عاشقانه های من و پسرم

این روزای من فقط تویی آرامشم تویی ، من ،خونه ، تو

دَ دَ تا تا

۸ صبح ۲۸ بهمن ۹۸ شاهینم زندگی مامان ، آرزوی برآورده شده مامان از دیشب که این وبلاگ رو برات ثبت روزی که قد کشیدی و برای بوسیدنم مجبور شدی کمرتو خم کنی بدونی مامان از لحظه ای که فهمید تو رو داره تا لحظه ای که نفس میکشه عاشقته و این عشق هیچ وقت کم نمیشه . تمام تلاشمو میکنم تا مامان خوبی برات باشم . یک ساعتی میشه از درد تمام عضلاتم بیدار شدم و دور خونه میچرخم ولی دلیلش لبخند رو لبم میاره دیشب در حین شیرخوردن ادامه تمرینات راه رفتنت رو میکردی و منو دراز کشیده کل تخت چرخوندی و این شد نتیجه ش 🥴 هفته گذشته خیلی پربار بوده برات مامانی ، از دیروز یه لحظه سر پا وایمیستی و کلی ذوق میزنی ، دَدَ و تاتا یاد گرفتی و با تاب بازی کلی حال میکنی.  اینق...
28 بهمن 1398
1